لذّت پرواز

لذّت پرواز

نگاهش  آتشین  و  لشکری از  ناز  دنبالش
گذر می کرد چون ماه و دل من باز دنبالش

نه  تنها  من  اسیر  آفتاب  مهر  او  بودم
فراوان بود چون من عاشق و سرباز دنبالش

تمام  دین  خود  را  ریختم در پای چشمانش
همان چشمی که دارد صد هزار اعجاز دنبالش

نمی دانم چه دیدم یا چه گفتم در ازل یا رب
چو وا کردم دو چشم افتادم از آغاز دنبالش

تمام عمرم از گیسوی پر پیچ و خمش گفتم
و  شب های  دراز  قافیه  پرداز  دنبالش

یکایک خاطراتم در قفس پوسید و با حسرت
به  دل  ماند  آرزوی  لذّت  پرواز  دنبالش

به اوج آسمانها  می برد روح پریشان را
نوای  دلکش  سازی و  یک آواز دنبالش

غریبانه سفر می کرد #واسع از دیار خود
نبود  از  آشنایان، یک  نفر  همراز  دنبالش

#سید_علی_کهنگی آذر 1403
@sayedalikahangi

 


خاکسار فاطمه

خاکسار فاطمه (ع)

باز شد دل سوگوار فاطمه
داغ دارم ، داغ دار فاطمه

آتش بی داد قانون حسد
کرده ما را بی قرار فاطمه

شعله‌ی در با چه روئی اینچنین
می کشد قد در کنار فاطمه

دست بر پهلو گرفته پشت در
شیعیان ، افتاد بار فاطمه

ما چه دانیم از مقام و رتبه‌اش
عرش  باشد  خاکسار  فاطمه

می توان یک عمر با حسرت سرود
داستان  روزگار  فاطمه

بی نشانی خود نشان در عالم است
این  بنا  شد،  یادگار  فاطمه

تا که جان دارد،به درگاه خدا
هست #واسع شرمسار فاطمه

#سید_علی_کهنگی آبان 1403
@sayedalikahangi

 


دست احساس

دست احساس

ناگهان آغاز شد عشق و امانم را گرفت
ابر  بی  پایان  اندوه آسمانم را  گرفت

دست احساس از میان واژه ها آمد برون
ذرّه ذرّه طاقت و تاب و توانم را گرفت

خواستم تا شکوه از تقدیر نامیمون کنم
صبر بی صبرانه زنجیر زبانم را گرفت

در سکوت خلوت خود روزگارم می گذشت
برق  ویرانگر رسید و آشیانم را گرفت

سکّه‌ی بازار عشقم رنگ رونق را ندید
از همان روزی که چشمت کاروانم را گرفت

ایستاده سوختم چون شمع در پیش رخت
شب نشینی با تو قطره قطره جانم را گرفت

خواستم تا ساز وصلش سرکنم #واسع چو نی
سوز  هجران  بند بند استخوانم را گرفت

#سید_علی_کهنگی  آبان 1403
@sayedalikahangi

 


پدر بد

پدر بد

پدری مست و لا اُبالی بود
جامه چرکین و خاک مالی بود

چون که می شد خمار و بی باده
می شکست آنچه آن حوالی بود

گاه گاهی قمار هم می کرد
هنر دست او مثالی بود

کودکانش گرسنه و رنجور
او به فکر فروش قالی بود

نظر لطف او به فرزندان
موقع خواب ، گوشمالی بود

ناگهان مُرد و رفت از خاطر
زندگی کردنش شغالی بود

رحمت حق بر آن کسی #واسع
که وجودش خدا خصالی بود

#سید_علی_کهنگی آبان 1403
@sayedalikahangi

 


پدر خوب

پدر خوب

روزگاری که خشک سالی بود
جیب  بابا  همیشه خالی بود

گاه می شد شکستنش را دید
بس دلش ساده و سفالی بود

چهره‌ای مهربان و روشن داشت
دست هایش اگر  زغالی  بود

غصّه را زیر خنده جا می داد
این مرامش عجیب عالی بود

گاه  می شد  کشید دردش را
مثل ‌پاییز ، پرتقالی بود

اشک غم می نشست در چشمش
در سحرگاهش ار  مجالی بود

آفتابش غروب سردی داشت
قامتش همچو مه ، هلالی بود

رفت و تنها گذاشت #واسع را
در کنارش چه شور و حالی بود

#سید_علی_کهنگی آبان 1403
@sayedalikahangi

 


مهر ماه

مهرِ ماه

تا در حریم عشق و وفا پا گذاشت دل
گوئی قدم به وادی سینا گذاشت دل

درگیر مهر ماه تو شد، وز سر نشاط
پا  بر  بساط  لذّت  دنیا گذاشت دل

تصویر حال خسته و درمانده‌ی مرا
در جمع عاشقان به تماشا گذاشت دل

از خاطرات لاله‌ی شعرم نمی رود
داغی که بر جگر ز مدارا گذاشت دل

مهری ندیدم از کس و در حیرتم چرا

من را به دشت عاطفه تنها گذاشت دل

فانوس راه بی خبران محبت است
ردّی اگر ز پرتو خود، جا گذاشت دل

#واسع ز سالکان طریقت کشید دست
تا  پای  خود  به  عالم بالا گذاشت دل

#سید_علی_کهنگی  آبان 1403
@sayedalikahangi

 


زخمهای کهنه

زخمهای کهنه

پشت لبخندم هزاران درد پنهان مانده است
زخمهای کهنه  بر  قلبم  فراوان مانده است

شادکامی ها دوامی آنچنان  بر  من نداشت
نیست آن، این آرزومندی که الان مانده است

بازتابش  نیست  از  انصاف،  چرخ  روزگار
هر که را دیدم، درین آئینه حیران مانده است

آنکه  نام  و  خاطراتش را ز خاطر برده ای
همچنان با یاد تو سر در گریبان مانده است

روزهای  آخر  عمرم  چو  شعری  نا تمام
بی نفس در انتظار بیت پایان مانده است

جان ما در دست تو ، امّا تأمّل کن دمی
چند روزی نازنین تا عید قربان مانده است

گرچه دیگر کس نمی ماند به پای عهد خویش
#واسع  دلداده بر آن عهد و پیمان مانده است

#سید_علی_کهنگی  مهر 1403
@sayedalikahangi

 


میلاد پیامبر

میلاد پیامبر

در عرصه‌ی هستی گل یکتاست محمّد
یک  جلوه‌ی آن خالق  زیباست محمّد

آئینه‌ی اسرار خداوند رحیم است
حقّا که فرستاده و مولاست محمّد

بر هر چه نظر میکنم او قابل درک است
در  تک تک  آیات، هویداست محمّد

آن لوح که محفوظ شد از لطف الهی
در ظاهر و باطن همه، معناست محمّد

عشّاق حقیقت طلب این نکته بدانید
انفاس شفا بخش مسیحاست محمّد

فرخنده ترین روز و مبارک تر ازین نیست
امروز که در  عالم  بالاست  محمّد

#واسع به امید نظرش گوشه نشین شد
یاری  ده دل های  شکیباست محمّد

#سید_علی_کهنگی  شهریور 1403
@sayedalikahangi