خمّ غدیر
مژده ای مستان،سر خم باز شد
عشق با نام علی آغاز شد
ساقی این بزم شد حیّ قدیر
ساغر جان پر ز می شد در غدیر
در چنین روزی خدا لبخند زد
آسمان را با زمین پیوند زد
از زمین تا آسمان ره می گشود
دل ز دست اهل معنا می ربود
آتشی در خاک و در افلاک زد
سینه ی عشّاق خود را چاک زد
گفت پیغمبر،که بعد از من،ولی
بر تمام مسلمین ، باشد ، علی
هر که اهل عشق باشد ، یا علی
این سفر پایان پذیرد با علی
هادی این راه، تنها،حیدر است
ابتدایش انتهای محشر است
با علی تا حضرت حق می روی
در رکاب نور مطلق می روی
مکتب اسلام با او کامل است
ذوالفقارش مرز حقّ و باطل است
تا خداوندش خدایی می کند
کشتی اش را ناخدایی می کند
می دهد احساس را شوقی دگر
همنفس با او اگر گردد بشر
تا ننوشد کس،می از خُمّ غدیر
ره نیابد تا خداوند قدیر
یا علی ای پادشاه ملک دین
واسعت را باش در هر جا قرین
#سید_علی_کهنگی مرداد 1399
sayedalikahangi@