اشک عشق
ز دشت کربلا هر شب نوای گریه می آید
تو گویی حضرت زینب برای گریه می آید
فغان کاروان شام،پر کرد آسمانها را
حزین آوای جانسوزی سوای گریه می آید
قدم در وادی دشت بلا هر کس که بگذارد
اگر دلسنگ هم باشد،هوای گریه می آید
چه با آل علی کردند آن قوم ستم پیشه
که بانگ ناله و شیون به جای گریه می آید
بمیرم بر سر و دستی که شد شرمنده ی طفلان
هنوز از مشک صد پاره صدای گریه می آید
به اشک عشق می باید دل خود را جلا دادن
به کوی حق چو رو کردی، صفای گریه می آید
ز اهل بیت پیغمبر مکن خود را جدا واسع
کزین دولت سرا بر تو عطای گریه می آید
#سید_علی_کهنگی مهر1398
@sayedalikahangi