دفتر پرواز دل
ساده تر از یک نسیم صبح گاه
زندگی را می توان آغاز کرد
می شود با اوّلین لبخند یار
دفتر پرواز دل را باز کرد
آنقدر فرصت نخواهد دست داد
تا که تار و پود خود محکم کنیم
می شود پروانه شد پرواز کرد
از چه خود را وقف ابریشم کنیم
می رود از شاه راه زندگی
هر کسی با کوله بار خود برون
ای خوشا آن کس که با آهنگ خوش
طی کند راه خود از شور درون
آدمی را بهر شادی خلق کرد
نازنین پروردگار مهربان
درد و غم را نیست با او نسبتی
عشق او با بنده اش باشد عیان
مثل سرو آزاد باید بود و سبز
از سیاهی های دوران، دور باش
شاد باش و شاد بین و شاد کن
پیک شادی چون طلوع نور باش
می رسد روزی که یاد از ما کنند
دوستان و آشنایان بعد از این
یادگاری خوش به جا نه تا که خلق
جای نفرین بر تو گویند آفرین
ای خداوندی که لطفت واسع است
چشم ما همواره بر درگاه توست
عشق را بر جان پاکش هدیه کن
رهرو مستی که خاطر خواه توست
#سید_علی_کهنگی مهر 1398
@sayedalikahangi