سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قافله? عشق

 

ای کاش به سوی تو گذارد قفسم را
صیّاد که اینگونه گرفته نفسم را

گیرم که به آتش بکشاند پر و بالم
در بند،چسان می کند آخر هوسم را

با آنکه مرا دور ز گلزار نمودند
گل می زنم از خون دل خود قفسم را

دردا که اثر در دل تو هیچ ندارد
این آه که انداخته از پا عسسم را

عمریست که جا مانده ام از قافله? عشق
یا رب برسان دلبر فریاد رسم را

تا گوش فلک کر شود از ناله و آهم
باید برسانم به که بانگ جرسم را

#سید_علی_کهنگی دی 1398
sayedalikahangi@