همصدا
چه می شود که برای کس آشنایی نیست
میان این همه سر گشته همصدایی نیست
مسیر زندگی از عابران سرگردان
پر از نشانه ی عشق است و ردّ پایی نیست
سری به کوی خراباتیان بزن کانجا
حدیث کهنه ی دنیا و دین ز نایی نیست
اگر چه بوی ریا بوریا نمی گیرد
ولی به محفل صوفی دگر صفایی نیست
به غارت دل ما همچنان ادامه بده
ز ساربان چنین کاروان ابایی نیست
طواف کعبه قشنگ است و دیدنی،امّا
چرا میانه ی این هایو هو خدایی نیست
به غیر عشق و محبت مجو دگر گنجی
که پر بها تر ازین جمله کیمیایی نیست
سید علی کهنگی. مرداد1398
@sayedalikahangi