بوسه ی باران
بوسهی باران
پرواز را ز خاطر خود پاک کرده اند
آنانکه زنده زنده غزل خاک کرده اند
در انتظار بوسهی باران به روی خاک
خود را فدای هر خس و خاشاک کرده اند
بر بی دلان که خانه خرابان قسمتاند
این قصّه را شروع چه غمناک کرده اند
چشم انتظار خندهی باغ اند ، ای دریغ
جمعی که دشنه در جگر تاک کرده اند
مستان نمی کنند به ایّام اعتماد
چون گل اگر که جامهی خود چاک کرده اند
هرگز نمی روند به سیر گل و چمن
آن عارفان که سیر در افلاک کرده اند
#واسع سلام ما به دیار دگر رسان
این مردم از جواب هم امساک کرده اند
#سید_علی_کهنگی مرداد 1403
@sayedalikahangi