کوچ غروب
کوچ غروب
هنوز در نفسم عطر نام تو باقیست
نشان کوچ غروبم به بام تو باقیست
اگر چه میکده ی حال من ز هم پاشید
به این بهانه خوشم تا که جام تو باقیست
صدای نغمه ی شوقم به گوش کس نرسید
ولی سکوت غریبم به شام تو باقیست
کسی حوالی احساس من ندارد جای
به خاک پاک دلم ردّ گام تو باقیست
هزار دشنه به قلبم زدند و جان بردم
امید فصل بهاران و کام تو باقیست
به آیه آیه ی چشمان تو قسم ای عشق
به گوش اهل محبت پیام تو باقیست
مباش دلخور ازین روزگار ای #واسع
نباشی ارچه به دوران، کلام تو باقیست
#سید_علی_کهنگی شهریور1402
@sayedalikahangi