سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جام غزل

جام غزل

رقص گیسوی  تو در آینه غوغا می کرد
با چنین شعبده مشت دل ما وا می کرد

قصد رسوایی ما داشتی از روز نخست
گرچه چشم تو درین معرکه حاشا می کرد

با خبر میشد از اندوه پریشان حالان
هر که جادوی نگاه تو تماشا می کرد

هرچه در جام غزل نقش تو می بست قضا
کوه غم  را  قدر آماج دل ما می کرد

از بیابان و جنون غم عشق آگه نیست
ناخدایی  که  سفر در دل دریا می کرد

چشمش ای کاش نیفتد به تو در موسم حج
آنکه  اسباب  سفر  داشت مهیّا می کرد

تا به  پیشانی #واسع  نخورد  مهر ریا
گاه دستی طرف ساغر و صهبا می کرد

#سید_علی_کهنگی  مهر1401
@sayedalikahangi