مسیر زندگی
مسیر زندگی
ظاهرم آرام امّا باطنم طوفانی است
چشم انداز نگاهم سر به سر حیرانی است
ساحلی آرام از دریای من هرگز مخواه
منکه سامانم گرو در بی سر و سامانی است
منعش از عشق و غزلهای پریشانش مکن
آنکه در زنجیر گیسویی چو من زندانی است
هر که از تنهائی خود دم ز خوشبختی زند
تشنه ی آغوش گرمی در شبی بارانی است
در مسیر زندگی آموختم این نکته را
عشق تنها چاره ی اندوه ملک فانی است
بذل و احسان دور از چشم خلایق خوش بود
شوکت مردانگی در بخشش پنهانی است
کار #واسع گشته با آئینه ها، هم صحبتی
محرم رازش برون از عالم انسانی است
#سید_علی_کهنگی فروردین1401
sayedalikahangi@