گوی دنیا
گوی دنیا لذّتی ای دوستان بر من نداشت
ترکتازی حاصلی غیر از زمین خوردن نداشت
قرب حق را داده ای از کف،وگرنه ای پدر
دور افتادن ز جنّت این همه شیون نداشت
کودکی ها بهترین اوقات ناب عمر بود
ای خوشا آن داستانهایی که اهریمن نداشت
دل چو خوش باشد جهنّم هم گوارا می شود
ورنه فرق آنچنانی گلخن و گلشن نداشت
گر چه بوی پیرهن یعقوب را بینا نمود
یوسف امّا خاطراتی خوش ز پیراهن نداشت
روزگاری شد که مردم عشق را گم کرده اند
ورنه رویی نا اُمیدی سوی این میهن نداشت
واسع از نامردمی ها تا به کی باید سرود
یاد باد آن روزگارانی که کس دشمن نداشت
#سید_علی_کهنگی آبان 1399
sayedalikahangi@