بلور اشک
بلور اشک مرا خنده،گاه می شکند
غرور شبنم شب را پگاه می شکند
هزار کار براید زدل مشو نومید
اگرچه شیشه صفت گاه گاه می شکند
نه من زگردش گردون شکسته حالم و بس
گهی زچرخ فلک پشت ماه می شکند
نگار من بت عاشق کشی بود یاران
که شور ساز دلم را سه گاه می شکند
دوچشم مست تو مارا نموده نغمه سرا
سکوت آینه را یک نگاه می شکند
بدون عشق تو ما را نماز رهبر نیست
چو این عصای ریا بین راه می شکند
#سید_علی_کهنگی (واسع)
sayedalikahangi@