پيام
+
[تلگرام]
قصّه فرهاد
در آن بزمي كه دور خويشتن پروانه مي گردد
صداي زندگي باگوش من بيگانه مي گردد
من از پايان تلخ قصّه فرهاد دانستم
حكايتهاي شيرين عاقبت افسانه مي گردد
طلسم نا اميدي را توان بشكست با اميد
اگر چه خانه هاي آرزو ويرانه مي گردد
قفس خود موجب پروازبي بالان گهي باشد
كز اين ره كرم ابريشم دلا پروانه مي گردد
اگر چه مرد صحراي جنون مجنون ناكامست
دل من هم ز ياد گلرخي ديوانه مي گردد
شود هر ذرّه شمع ره اگر دل را كني روشن
عصا روشن دلان را رهنماي خانه مي گردد
#سيد_علي_کهنگي
@sayedalikahangi
در انتظار آفتاب
98/10/29